قصه ی شب ..
هر شب قبل از خوابیدن پنجره ی اتاق رو باز میکنم و ماه رو نگاه میکنم و صدای سکوت شب رو میشنوم .. اروم میشم و میرم برای یه خواب راحت ..اینو مامان بزرگ بهم یاد داد ..از همون شبایی که پیشش میخوابیدم و وقتی بهش میگفتم برام قصه بگو دستم رو میگرفت و منو میبرد کنار پنجره و میگفت اول قصه ی شب رو گوش کن بعد بیا برات قصه بگم ...حالا شبایی که ماه رو نمیبینم دلم براش تنگ میشه ..روحت شاد مامان بزرگ نقلی من ..
.
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۱/۰۹/۱۲ ساعت توسط بهار
|